در سال 1946، تركى آذرى، زبان مادرى او، به فرمان حكومت مركزى تهران ممنوع اعلام مى شود: "فارسى كه از فهم معلم و شاگرد، هر دو خارج بود، شد زبان تحقيق و تدريس." به دليل نوشتن متنى به تركى، مدير مدرسه به او دستور مى دهد كه كاغذ را آنقدر بليسد كه كلمات محو شوند." وقتى صورتم را بلند كردم، همهء بچه ها زدند زير خنده: رنگ هاى مركب روى صورتم مانده بود. من زبان مادريم را قورت داده بودم." "رضا براهنى"

۱۳۸۹ شهریور ۲۰, شنبه

از حق و حقوق اوليه خود صحبت كرديم، پان تورك شديم و تجزيه طلب

• از آنها خواستيم اصل ۱۵ و ۱۹ قانون اساسي را اجرايي كنند. و بگذارند كودك آذربايجاني به زبان مادر خود تحصيل كند و از خود بيگانه نشود. اما گوش شنوايي نبود.

• از آنها خواستيم تاريخ صحيح اين مملكت را به كودكانمان بياموزند و ما را غير ايراني مهاجم به ايران معرفي نكنند كه زبان خود را به آريايي ها تحميل كرده اند آنها در جواب قصد تعويض نامهاي تركي را كردند. و كردند

• گفتيم حرمت هموطنهاي ترك خود را نگهدارند. اما در پاسخ به ماهي صفت ها لوح تقدير دادند. در سريال هاي تلويزيوني زبانمان را وسيله تفريح كردند.

• گفتيم روستاهاي آباد آذربايجان از سكنه خالي مي شود. در عوض ، سرمايه گذاري در خراسان و تهران و اصفهان و كرمان را تسريع كردند.

• از آنها مجوز محكوم كردن جنايات ارامنه در قاراباغ را خواستيم . در مقابل ارامنه را مجوز دادند كه در تهران شعار مرگ بر تركيه و آذربايجان دهند.

• در قلعه بابك شعار داديم حقوق ما تركان را بدهيد ، سركوبمان كردند و گفتند شما ترك نيستيد ، آريايي اصيل و آذري زبان هستيم.

• خواستيم اسامي تركي براي كودك ، مغازه و خيابان خود انتخاب كنيم گفتند مبادا كه امنيت ملي خدشه دار مي شود.

• گفتيم ما تركها نيز هم وطن شما هستيم ،‌ هستيم و حق و حقوق داريم . عيد را به تمام فارسي زبانان تبريك گفتند و شعار ستارگان فارسي را براي تيم ملي انتخاب كردند. و پول فارس ستايي چاپ كردند.

• از حق و حقوق اوليه خود صحبت كرديم. پان تورك شديم و تجزيه طلب.

• سرافكنده كردن كودكان ترك زبان از بابت ميليونها جوك و دهها فيلم سينمايي و مطلب تحقير زبان تركي.

آيا اين اجحافات و بي عدالتيها را نيز آمريكا و انگليس در حق ما روا مي دارند؟! آيا آمريكا و انگليس و تركيه و آذربايجان آنچنان بر مملكت ايران حاكم هستند كه صد ها هزار آذربايجاني خشمگين را با يك كاريكاتور روانه خيابانها مي كند كه گاز اشك آور و باتوم و گلوله نوش جان كنند؟! چگونه است كه آذربايجاني صداي گوش خراش دهها كانال تلويزيوني و راديويي دولتي را نمي شنوند و نوشته هاي دهها روزنامه و نشريه دولتي را نمي بينند ، آنگاه زمزمه خارجيان را به راحتي پذيرا مي شوند؟! چرا در كشور ما ريشه همه درها را بايد در خارج جست ؟! بعد از قيام عظيم ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ در شهر تبريز رژيم پهلوي گفت كه تظاهرات كنندگان از آن سوي مرزها آمده بودند ! از آنسوي مرزهايي كه پرنده را نيز هنگام عبور با گلوله مي زنند!

اما بشنو! امروز اين صداي ترك است ! صدايي كه ۸7 سال قصد خفه كردن آن را داشتند. اما اين ملت گويي روحي جاويدان دارد كه ستمگران تاريخ را به چالش كشيده است! امروز اين ملت فرياد مي كشد:

نه من از تو برترم و نه تو از من. انسانم و حق و حقوق انساني خود را مي خواهم. اگر مرا به عنوان يك هموطن قبول داري پس:

زبان من هم مانند زبان تو بايد رسمي شود

همانند كودك تو كودك من نامش را مادرش خواهد گزيد و در مدارس و دانشگاه به زبان او تحصيل خواهد كرد

همانند تو ، در اداره و دادسراي محل زندگاني خود به زبان مادري ام سخن خواهم گفت و خواهم نوشت و همانند تو ، از راديو و تلويزيون زبان مادري خود را خواهم شنيد

اگر من زبان تو را فرا مي گيرم ، تو هم زبان مرا فرابگير

بگذار احزاب و تشكيلات خود را تشكيل بدهم

اگر تو فرهنگستان زبان داري من هم فرهنگستان زبان توركي خواهم داشت

۲ نظر:

  1. bale arabhaye jonob ham hamin ra migoyand, kordha ham, dar iran zendegi mikoni mard na dar turkie ke farhangestan zaban torki mikhai. dar zemn baraye tamame azari zabanha ehteram ghelam va dosteshan daram. vali az inke baziha dargir bazi shodehand ke hokomat baraye sargarm kardaneshan dorost karde sakht dar ajabam.

    پاسخحذف
  2. cox gozel yazmisan menim qardash ya bacim.
    olmayaq o gunu gorek.Yashasin Azerbaycan.Yashasin qeyret dili.Yashasin Tebrizim Bakim Ankaram

    پاسخحذف