در سال 1946، تركى آذرى، زبان مادرى او، به فرمان حكومت مركزى تهران ممنوع اعلام مى شود: "فارسى كه از فهم معلم و شاگرد، هر دو خارج بود، شد زبان تحقيق و تدريس." به دليل نوشتن متنى به تركى، مدير مدرسه به او دستور مى دهد كه كاغذ را آنقدر بليسد كه كلمات محو شوند." وقتى صورتم را بلند كردم، همهء بچه ها زدند زير خنده: رنگ هاى مركب روى صورتم مانده بود. من زبان مادريم را قورت داده بودم." "رضا براهنى"

۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

آدمک چوبی

کلمات قطار قطار در اذهان میلیون ها همزبانم ردیف شده اند، و بغض مسومی گلوی تک تک آنها را می فشارد.
درد جان سوزی بر دل های مردم آذربایجان سنگینی می کند و این درد باید بازگو شود تا آیندگان بدانند که پدرانشان با چه مشقت هایی مواجه شدند و در چه روزگاری عمر به سر بردند.
تاریخ تکرار شد. و پس از ده ها سال دوباره کسروی سر از خاک بیرون نهاد. ولی این بار نه از آن بارانی مشهورش خبری بود و نه از تئوری آذری خواندن میلیون ها ترک. این بار کسروی در کسوت یک مربی سرشناش و مشهور ظاهر شد. سال ها پیش رضا میر پنج گفته بود که برای تحقیر مردم آذربایجان باید یکی از میان خودشان را اجیر کرد و او کسروی را به خدمت گرفت و اینبار فردی به نام علی دایی از سوی یک مشت بی بته , وطن فروش نژادپرست برای سرکوب آذربایجان جامه ی ننگین خیانت را بر تن کرد. این بار مارهای ضحاک پان های آریامهری برای شکافتن جممه ی جوانان آذربایجان بر دوش های علی دایی روییدند.
آری ایران مال آذربایجان است و آذربایجان متعلق به ایران است. و این دو بدون هم بی مفهوم و بی معنا هستند. به حد کافی در طول تاریخ این مطلب را هم پدران مان و هم خود اثبات کرده ایم. جنبش مشروطه مال ایران بود که برای اولین بار دموکراسی را بر ایران سلطنتی حاکم کرد. جنبش مال آذربایجان بود و سود منفعت آن به چشم تمام مردم ایران رفت. جنگ شد. نه یک سال نه دو سال بلکه هشت سال جنگی فرسایشی و تحمیلی را با تمام وجود تحمل کردیم. لشگر عاشورا را یادتان رفته است. آن هم مال مردم آذربایجان بود. برادران باکری و رشادت هایشان یادتان رفته است؟ آنها اهل آذربایجان بودند و برای ایران جنگیدند. و اکنون :
آقای دایی زمانی که شما در ویلای خود در لاس وگاس خوشگذرانی می کردید باز هم ما اینجا بودیم و برای پیشرفت ایران تلاش و تکاپو می کردیم. شما ناراحتید که مردم آذربایجان همچنان به هویت و اصالت خود پایبند هستند و باز هم فریاد "یاشاسین آذربایجان" سر می دهند. شما از این ناراحت هستید که به جای کسروی و تقی زاده و کارنگ نام بلند (( ستارخان )) فریاد زده می شود. شما از این عصبانی هستید که به جای محمود ذکا و ذبیح بهروز و علی دایی همچنان نام (( مهدی باکری )) بر سر زبان ها است. شما از این ناراحت هستنید که مردم این دیار همچون شما تسلیم آسیمیلاسیون نشده اند.
آقای دائی هشیار باشید و کمی با دقت تر گوش فرا دهید. آن کسی که در ورزشگاه نامش طنین انداز شده بود
نام پر آوازه ی سردار ملی بود نه آتا تورک. آقای دائی با این سخنت کاملا مشخص شد اراجیفت نشات یافته ذهن بیمار چه کسانیست ! آقای دایی تنها ملتی از نام اسطوره های سایر ملل استفاده می کند که خود چیزی برای بروز دادن نداشته باشد.این مردم به حدی دارای غنای فرهنگی و تاریخی هستند که وصف حال آنها صدها سال زمان نیاز دارد. آقای دایی و مردم ایران این تنها ما نیستیم که ایرانی هستیم بلکه شما هم به اندازه ی ما ایرانی هستید و در قبال هم وطنان خود باید مسوول باشید. مردم بوشهر ایرانی نیستند؟ اگر هستند چرا به هویت، زبان و اصل و نسب این مردم توهین کردند؟کرمان جزء ایران نیست؟ اگر هست پس زمانی که تمام داشته ها و فخر و افتخار ما را به باد دشنام گرفتند کجا بودید؟ و مخصوصا آیا هواداران پایتخت نشین پیروزی ایرانی نیستند؟ پس اگر هستند چرا در مقابل دوربین های تلویزیونی با توهین به زبان، توهین به مادرمان آذربایجان اشک را از چشم هایمان جاری ساختند؟ شما آن موقع کجا بودید؟ هنگامی که شما در ویلای لاس وگاس خود و یا در پای تلویزیون به شعارهای هواداران پیروزی و کرمان و بوشهر می خندید ما اشک خون می ریختیم.
قلعه نوعی با اصفهان، یاوری با بوشهر، مایلی کهن با کرج، مظلومی با کرمان آمد و جواب توهین های هوادارانشان را با تشویق و خوش آمدگویی دادیم و جملگی لب به تحسین متانت و وقار این مردم گشودند. ولی دایی در کسوت کسروی آمد. و همچنان مارهای ضحاک بر دوشش قدرتنمایی می کردند. و آمد و در مقابل آذربایجان ایستاد و تنها پاسخ عملکرد خود را گرفت.
دوستان، فارس ها، کردها، بلوچ ها، شمالی ها، جنوبی ها و مردم ایران محض رضای خدا کمی منصف باشید. نگاهی به سایت و روزنامه ها و نوشته های تک تک خود بیندازید. ببینید با ما چه کرده اید. گاه ما را تجزیه طلب خواندید و گاه پان تورک. هرگز نخواستید بپذیرید که این آذربایجان بوده است که همواره سر این آب و خاک بوده است.ناراحت نشوید ولی اگر خوب بنگرید درخواهید یافت آذربایجان و آذربایجانی به نوعی ولی نعمت تان بوده است . گناه کردیم که از زبان و هویت خود که به دست شما هتاکی شده بود دفاع کردیم؟ چرا خود را به اندازه ای کوچک می کنید که مورد نفرت 35میلیون ترک زبان قرار گیرید؟ پس اگر ایرانی هستی اندکی تامل کن، اندکی به نوشته ها و گفته های خود بیاندیش و به ایرانی توهین مکن. زیرا آذربایجان هرگز مام میهن را رها مخواهد کرد. اینک دایی کسروی شده برای مردم خود و فردا هم برای شما کسروی خواهند تراشید پس با من باش تا همواره پشتیبانت باشم.
دایی تنها بازیچه است. دایی مترسکی چوبی است که زاییده ی دست های پدر ژپتیویی مجهول است.
آذربایجان و آذربایجانی هرگز جرعه ای از این خاک را نخواهد داد و تا آخرین قطره خون خواهد ایستاد و جواب اهانت های مشتی وحشی بی فرهنگ دور از تمدن را با تمام توان خواهد داد .

این پست در بالاترین

۱ نظر:

  1. درود بر تو هم میهن گرامی ام.
    آیا جز این است که کسروی خود از ستار خان و باقر خان در تاریخ مشروطه اش تجلیل می کند؟ آیا جز این است که کسروی به دست ناجوانمردان فدایی اسلام تکه پاره شد؟ تو انسان با شرفی هستی چرا نام بزرگ مردی به نام کسروی را تنها برای تحقیقی که در باره زبان آذری کرده به بدی یاد می کنی؟
    چو خواهی که نامت رود در جهان
    مکن نام نیک بزرگان نهان
    فردوسی.

    پاسخحذف