در سال 1946، تركى آذرى، زبان مادرى او، به فرمان حكومت مركزى تهران ممنوع اعلام مى شود: "فارسى كه از فهم معلم و شاگرد، هر دو خارج بود، شد زبان تحقيق و تدريس." به دليل نوشتن متنى به تركى، مدير مدرسه به او دستور مى دهد كه كاغذ را آنقدر بليسد كه كلمات محو شوند." وقتى صورتم را بلند كردم، همهء بچه ها زدند زير خنده: رنگ هاى مركب روى صورتم مانده بود. من زبان مادريم را قورت داده بودم." "رضا براهنى"

۱۳۸۹ مرداد ۳, یکشنبه

اجازه نخواهيم داد رنگ تراكتورمان را به حساب هواداران پرسپوليس تهران بگذارند

 همگان به ياد داريم كه سال گذشته در بازي پرسپوليس با تراكتورسازي حضور حماسي ما را به چه صورت و با چه ترفندهايي كمرنگتر جلوه دادند. اما اين بار با هم اندیشی ها و خرد جمعی که مابین هواداران تراکتور انجام پذیرفت اجازه نخواهيم داد تا رنگ  تراكتورمان را به حساب هواداران  پرسپوليس تهران بگذارند و ما را در دوربينهاي تلوزيوني  هواداران  پرسپوليس خطاب نمايند.

همه فوتبالدوستان میدانند که رنگ تراكتور و هواداران تراكتور آنچنان  با شور و حال عجيب و مثال زدنيشان آميخته شده  كه  قابل مقايسه با  هيچ تيمي و هوادارانش نمی باشد.

فصل گذشته عده اي منفعت طلب و سود جو با در دست داشتن انواع  تريبونهاي  خبري سعي بر اين داشتند كه سرخي رنگ هواداران تراكتور را  در بازي با  پرسپوليس تهران به حساب هواداران تيم پايتخت بگذارند.

اينگونه عملكردهاي نا عادلانه و مشابه آن  امسال ما  را بر اين داشته تا در اين بازي جهت متمايز شدن از هواداران پرسپوليس  با رنگ سفيد  به  استقبال تيم محبوب خودمان برويم.
اينگونه شيطنتها و به نوعي بي عدالتيها كه در حق تراكتور ما بارها برايمان به اثبات رسيده تنها و تنها ميتواند به مدت دو ساعت رنگ لباسمان را به طرفداري از تيم محبوبمان در اين بازي تغيير دهد و ان  هم  به خاطر اين است كه اين عده نتوانند با رنگ اختصاصي ما افتخار  آفريني  كرده و خود را متقلبانه به رخ اين و آن بكشند.
پس وعده ما آزادي تهران و خلق حماسه اي نو با رنگي نو.
این پست در بالاترین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر