در سال 1946، تركى آذرى، زبان مادرى او، به فرمان حكومت مركزى تهران ممنوع اعلام مى شود: "فارسى كه از فهم معلم و شاگرد، هر دو خارج بود، شد زبان تحقيق و تدريس." به دليل نوشتن متنى به تركى، مدير مدرسه به او دستور مى دهد كه كاغذ را آنقدر بليسد كه كلمات محو شوند." وقتى صورتم را بلند كردم، همهء بچه ها زدند زير خنده: رنگ هاى مركب روى صورتم مانده بود. من زبان مادريم را قورت داده بودم." "رضا براهنى"

۱۳۸۹ شهریور ۶, شنبه

زمین لرزه نسبتا متوسطی تهران را لرزاند

زمین لرزه نسبتا متوسطی تهران را لرزاند
زمین لرزه متوسطی اوایل بامداد شنبه تهران را لرزاند. شدت این زلزله 5.6 ریشتر به ثبت رسیده است. مرکز این زمین لرزه 175 مایلی شرق تهران اعلام شده است.این زمین لرزه حدود 15 ثانیه ادامه داشت.
این پست در بالاترین

۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

احتمال صدور حکم اعدام برای ستاره سابق استقلال


روزنامه ورزشی 90 صفحه 12: از مدت ها پیش شایعاتی پیرامون اعتیاد آقای الف ( فوتبالیست سرشناس که سال ها پیرامون استقلال را می پوشید ) به گوش می رسید اما هرگز تصور نمی کردیم کار این فوتبالیست که بعد از چندین سال عضویت در استقلال به یک تیم شهرستانی پیوست و امسال هم تصمیم گرفت برای همیشه از فوتبال خداحافظی کند به مصرف و تولید کراک کشیده شده باشد اما پنجشنبه گذشته هفته نامه آینه زندگی با چاپ گزارشی از گرفتاری این فوتبالیست سرشناس پرده برداری کرد !
طبق این گزارش تکان دهنده این فوتبالیست ابتدا متهم به مالخری و خرید و فروش یک موتور مسروقه شد اما وقتی این اتهام را نپذیرفت بازپرس پرونده دستور داد خانه اش مورد بررسی قرار بگیرد و در جریان این تحقیق ، 40 گرم کراک در خانه این فوتبالیست سرشناس کشف شد این شخص هم اعتراف کرد اعتیاد دارد واین 40 گرم کراک را برای مصرف شخصی خود تولید کرده است .
ستاره سرشناس که احتمالا نمی دانست مجازات قانونی و نگهداری 40 گرم کراک چیست، در اعتراف خود گفت : اواخر دوران فوتبالم به سمت اعیاد گرایش پیدا کردم وبرای مصرف مواد مخدر به پاتوق های خاصی رفتم هر روز در این پاتوق ها ، با دختران متفاوتی آشنا می شدم و مواد مخدر بیشتر مصرف می کردم تا این که دیدم یک معتاد تمام عیار شدم و از دوستانم یاد گرفتم چگونه برای مصرف شخصی خودم کراک بسازم!
در گزارش هفته نامه آینه زندگی آمده است این فوتبالیست سابق استقلال که آخرین بار در تیم شهرستانی پاس بازی میکرد اتهام ساخت کراک را پذیرفت اما نمی دانست چه مجازاتی منتظرش است ! به گفته بازپرس شهریاری از شعبه 7 دادرسی امور جنایی تهران این فوتبالیست قبل از آن که مجازات قانونی نگهداری 40 گرم کراک را بداند جرم خود را پذیرفت و اصرار کرد خودش کراک تولید می کند ، اما وقتی شنید طبق بند 6 ماده 8 قانون مبارزه با مواد محخدر ، مجازات کسی ک بیش از 30 گرم ماده از نوع هرویین یا کراک را نهگداری کند اعدام ومصادره اموال است ، دست وپای خود را گم کرد وترسید ! در حال حاضر با توجه به نوع جرم این فوتبالیست ، پرونده او در اختیار دادگاه انقلاب تهران قرار گرفته وبا استناد به قانون که برای نگهداری 40 گرم کراک مجازات اعدام و مصادره اموال در نظر گرفته این ستاره سرشناس فوتبال ایران زیر تیغ است و احتمالا باید منتظر صدور حکم اعدام خود باشد ... مگر آن که حقیقت چیز دیگری غیر از اعترافات اولیه این فوتبالیست باشد و او با گفتن حقیقت جان خود را نجات بدهد .
اصلا دوست نداشتیم این گزارش تکان دهنده را باور کنیم چون ستاره ای که امروز گرفتار شده ، در گذشته یکی از ستاره های با اخلاق فوتبال ایران بود که بارها تا پوشیدن پیراهن تیم ملی پیش رفت و حتی دوره ای برای تیم ملی ب به سرمربیگری ذوالفقارنسب بازی کرد کاش فوتبالیست ها و ستاره های امروز بدانند هر روز احتمال دارد پیش پای آنهاهم دام اعتیاد پهن شود. کاش این گزارش حقیقت نداشت .کاش این ستاره سرشناس که تا همین چند ماه پیش عکس و اسمش در اکثر نشریات ورزشی بود راه را از چاه تشخیص می داد ... کاش ...
این پست در بالاترین

۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

فراخوان برای تجمع بزرگ ضد نژادپرستی روز یک شهریور ماه در استادیوم سهند

گزارشات از تبریز حاکی است شور و شوق بی سابقه ای در بین جوانان و دانشجویان برای حضور در تجمع بزرگ ضد نژادپرستی روز یک شهریور در استادیوم سهند (قوردلار دره سی) حاکم است.
در همین راستا دیشب و امروز بیش از بیست هزار سی دی تبلیغی در مناطق مختلف تبریز پخش شده است.
از طرف دیگر گزارش می رسد مردم اورمو نیز که از چند روز پیش اقدام به پخش اس ام اس کرده اند تدارکات گسترده ای برای حضور در این تجمع دیده اند
مردم سولدوز نیز با کرایه چند ده اتوبوس درصددند در این تجمع با صلابت همیشگی شان حضور گسترده ای داشته باشند.
از شهرهای مختلف خبر می رسد اس ام اس ها ، شبنامه ها و سی دی هایی با مضمون دعوت مردم آذربایجان به همایش عظیم روز دوشنبه در استادیوم سهند تبریز در حال پخش است.
در همین راستا فیلم بسیار زیبایی  تهیه شده است.
فیلم مورد اشاره از طرف برخی از فعالین مدنی آذربایجان تهیه شده و در تیراژ بالا در شهر های مختلف آذربایجان پخش شده است.

دکتر مصدق : لعنت بر من و هرکس دیگر که در این زمان خرج چندین خانوار این مملکت فقیر را صرف آوردن دکتر از خارجه بنمایند


 در صبح 14 اسفند 1345 دکتر محمد مصدق پیشوای کبیر نهضت ضد استعماری مردم ایران در تبعید وتنهایی در گذشت . زندگی او سراسر مبارزه ، تبعید ، حبس و دربه دری در مسیر آزادی و استقلال مردم ایران بود . دولت دکتر مصدق اگر چه کوتاه بود اما از درخشان ترین دوران حیات پر افتخار او و یگانه دولت ملی در تاریخ معاصر ایران محسوب می شود درهمین دوران بود که مصدق توانست ملی شدن صنعت نفت ایران را که ارزش ترین ثمره مبارزات مردم ایران به رهبری اوبود به سرانجام رساند و جامعه عمل بپوشاند و آن تبدیل به محوری در مبارزه علیه استعمار گرداند
 
در دوران حکومت او بود که برپایه های سلطه استعماربرایران ضربات جدی وارد شد ومردم ایران برای اولین باردرتاریخ معاصر طعم استقلال وآزادی راچشیدند. این حکومت ملی با توطئه و هم دستی استعمار در سال 1322 در یک کودتای ننگین سقوط کرد مصدق به دنبال کودتای ننگین 28 مرداد و محاکمه در بیدادگاه های شاه خائن به زندان محکوم شد وسپس به دهکده احمد آباد تبعید گردید اما علی رغم محدودیت های زیادی که برای اودرشرایط تبعید فراهم کرده یودند از پیگیری مبارزه باز نه ایستاد.
او در تنهایی و تبعید تمام امیدش را به جوانان و شیوه های نوین مبارزه بسته بود و من جمله در یکی از نامه هایش در همین دوران نسل جوان را مخاطب قرار داده و نوشته بود من در این زندان اول امیدم به خدا و بعد به شما نسل جوان است و هیچ تردید ندارم بر مشکلات غلبه می کنید و یکی را بعد از دیگری از بین می برید و صبر و حوصله را پیشه خود قرار دهید و باور کنید آنچه به ما گذشته است بیش از ساعتی از عمر یک ملت نیست.

مصدق همچنین در یکی دیگر از نامه های خوددر فروردین 1341 با تایید وحمایت مجدد از مبارزه مسلحانه مردم الجزایر برعلیه استعمار این شیوه انقلابی را سر مشق جنبش و مبارزین ایران قرار داده و نتیجه گرفته بود که همه بدانند چه راهی را در مسائل مملکت باید در پیش بگیرند .
البته امید مصدق به نسل جوان و شیوه های نوین مبارزه آروزی خام و بی پایه نمود بلکه امیدی بود که ریشه در شرایط عینی جامعه داشت.
سرانجام در آبان ماه 1345به علت ناراحتی و درد شدیدی که در ناحیه فک و دهان مصدق بروز کرده و رسیدگی های پزشکی به او را ضروری نموده بود پس از 13سال حبس وتبعید در زیر کنترل شدید مزدوران شاه به بیمارستان نجمیه در تهران منتقل شد که البته در آنجا نیز همچنان از هرگونه حق ملاقات با مردم محروم بود.


مصدق در این ایام هرگز حاضر نشد از امکانات در مانی بیشتر از آنچه در ایران وجود دارد برای معالجه وی استفاده شود.
خانواده اش ابتدا بدون موافقت او تلاش کردند امکانات اعزام او را به خارج از کشور فراهم کنند اما رژیم شاه خائن به این در خواست پاسخ رد داد سپس تلاش کردند که برای معالجه او ازخارج پزشک به بالین او بیاورند اما وقتی مصدق از این جریان مطلع شد بر آشفت و گفت لعنت بر من و هرکس دیگر که در این زمان خرج چندین خانوار این مملکت فقیر را صرف آوردن دکتر از خارجه بنمایند . من خاک پای این ملت هستم و مقدرات من از مفدرات او جدا نیست .هر امکانی که در داخل کشور برای معالجه وجود داشته باشد برای من کافی است

این پست در بالاترین

۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

با فریاد «هارای هارای من تورکم» آپارتاید را به لرزه خواهیم انداخت حضور حماسی در روز یکشنبه 89/5/31 در ورزشگاه سهند


اگر چه توهین به ملت آذربایجان سابقه‌ای 80 ساله دارد اما با ورود تیم تراختور به لیگ برتر این تحقیر و توهین‌ها هرچه بیشتر جنبه رسمی‌تری به خود یافت. سال قبل در جریان بازی تراختور- ذوب‌آهن, تراختور-ابومسلم، تراختور- شاهین بوشهر, تراختور- مس کرمان تلویزیون ایران صداهایی را پخش می کرد که در آن رکیک‌ترین توهین‌ها به ملت آذربایجان می شد, داوران علیه تراختور سوت می زدند, اس ام ای های تراختور‌چی‌ها به نفع تیم های فارس مصادره می شد و نهایتا تراختور جریمه می گشت.  


در افتتاحیه لیگ امسال نیز نه‌تنها سیاست‌های غیر‌انسانی گذشته ادامه پیدا کرد بلکه این بار توهین به ناموس و شرف ملت آذربایجان نیز اضافه شده و باز هم تراختور محروم شد تا بدخواهان این ملت فریاد زنند که آذربایجان هیچ سهمی در ایران ندارد!!! اگرچه اعتراض‌های مدنی آذربایجانی‌ها به سیاست‌های کثیف نژادپرستان گوش شنوایی ندارد اما اگر همین اعتراض ها نیز ادامه پیدا نکند به یکباره خواهیم دید علاوه بر اینکه تحقیر ها و توهین ها روز به روز بیشتر می شود تراختور نیز به قعر جدول سقوط کرده است!


ای ملت آذربایجان برای دفاع از خاک و هستی و ناموستان روز یکشنبه 89/5/31 در ورزشگاه و تپه های اطراف آن حضور گسترده به هم رسانید.

۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

موسوی : به خاطر حفظ خانه تار عنکبوتی اقتدار گرایان سی سال انقلاب را زیر سوال می برند

کدام ایران؟ کدام اسلام؟ مساله این است…
به خاطر حفظ خانه  تار عنکبوتی اقتدار گرایان سی سال انقلاب را زیر سوال می برند

موسوی : در این جنگ زرگری از نگاه معاصر به اسلام و ایران طفره  می روند. گفته نمی شود که کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید از ان دفاع شود. ایرانی با بالاترین آلودگی به اعتیاد،ایرانی با ۱۴٫۵درصد نرخ بیکاری و ۲۹درصد بیکاری در میان جوانان،ایرانی با زندان های پر از زندانیان سیاسی و دهان های دوخته و رسانه های خفه شده و حقوق بشر پایمال شده،ایرانی که به دلیل سیاست های خانمان برانداز فاصله اش با کشورهای همسایه رقیب بیشتر می شود.کسی در این جنگ زرگری نمی پرسد که کجا رفت سند چشم انداز بیست ساله برای ایران پیشرفته. وقتی در این دعوا اسلام هم مطرح می شود گفته نمی شود که با گسترش سلطه دروغ و ریا چه بر سر اسلام آمده است. آیا این اسلام،اسلام آن مرجع عالیقدری است که به دلیل حقگویی خانه اش ویران می شود یا اسلام امام جمعه ای است که بدون خم به ابرو اوردن تهمت یک میلیارد دلار پول از بیگانه گرفتن و منتظر ۵۰میلیارد دلار دیگر ماندن را به رقبای سیاسی می زند. یا اسلامی که به بهانه آن توسط سران بالای امنیتی افسانه سرایی پر از تهمت و دروغ در جامعه پخش می شود و در آن به خاطر حفظ خانه تار عنکبوتی اقتدارگرایان سی سال گذشته انقلاب به زیر سوال می رود. وقتی ۷چهره شاخص و با سابقه روشن ادعانامه ای بر علیه این افسانه سازی به قوه قضائیه تحویل می دهند خودشان به زندان اوین برگردانده می شوند. آیا در اسلامی که حضرت علی(ع) ان را معرفی می کنند امکان دارد به جای متهمان،شاکیان را زندانی کنند؟
موسوی تاکید کرد: نه ایرانی که اینها به دنبال آن هستند مورد شناسایی و قبول ماست و نه اسلامی که معرفی می کنند و آن را ابزاری برای رسیدن به مطامع و منافع خود قرار می دهند.


موسوی در ادامه گفت : امروز که کشور با مسائل و بحران های مختلفی در سطح خارجی و داخلی روبروست. یکی از راه های برون رفت از این بحران ها برچیدن دروغ از جامعه و متوقف کردن این موج سازی های کاذب است. به جای این جریان سازی ها و افسانه سرایی های بیهوده امنیتی باید با ملت صادق بود. و به جای طرح جنگ اسلامی-ایرانی باید به مردم گفته شود ایا حکومت حق ملت را در قانون اساسی قبول دارد یا نه و اگر قبول دارد چرا نه تنها ان اصول رعایت نمی شود بلکه خلاف آن در جامعه عمل می شود؛ به گونه ای که قانون گریزی، نقض حقوق بنیادین و اصول اولیه عدالت نهادینه می شود. گفتن اینکه ایران آزادترین در جهان است در حالی که زندان های ما پر از زندانیان سیاسی است مشکل را حل نمیکند .انکار مشکلات اقتصادی نیز در حالی که مردم آثار ‍ان را هر روز با پوست و گوشت خود حس میکنند چیزی را حل نمی کند
این پست در بالاترین

۱۳۸۹ مرداد ۱۳, چهارشنبه

یپرم خان ارمنی عامل انحراف مشروطه و ضارب ستارخان سردار ملی

یپرم که نام اصلیش داوید یانتس بوده ، از جمله انقلابی های قلابی است که در انقلاب مشروطیت ایران، همگان با دیگر خمیر مهره های دست آموز بیگانگان، با اقدامات ضد انقلابی خود توانستند در گذرگاه مناسب زمانی بستر اصیل انقلاب را تغییر و آن را به بیراهه بکشانند. انقلابی که زاده ایثار ، مقاومت و پایمردی مجاهدینی که در قلمرو خط اصیل انقلابی ، یازده ماه در برابر نیروهای اهریمنی مستبدین ، مردانه ایستادگی کرده و نور امید و ایمان را بر دل های حرمان زده مردم ایران تابانیدند. شعله آن از محله امیر خیز تبریز افروخته شده بود و گرد دلاور آذربایجان ، ستارخان سردار ملی فرماندهی آن را به عهده داشت 


چند ماه پس از فتح تهران و استقرار آرامش آن چنانی که خواست سردمداران دولت جدید مشروطه بود اینک موقع آن فرا رسیده بود که پرده دیگر سناریوی خائنانه استعمارگران به دست مزدورانش به مرحله اجرا در آید با وجود انقلابیون اصیل و مجاهدان پاکباخته آذربایجان انحراف مشروطه و سوق دادن آن در کانال دلبخواه بیگانگان چشم آبی مشکل می نمود و لذا لازم بود که به هر طریقی هست این مبارزان راستین را از یار و دریار خود جدا کرده و دور از موطنشان خلع سلاح و سربه نیست کنند در این راستا یپرم خان همراه با جعفر قلی خان بهادر مامور میگردند که در راس اردویی در ظاهر برای سرکوب گردنکشان محلی و در واقع برای تبعید سردار و سالار و دیگر همرزمانشان به تهران عازم آذربایجان شوند
مشاور ارشد میللر سر کونسول روسیه در تبریز در تلگرافی که در 15 اسفند 1288 شمسی به پایتخت روسیه مخابره کرده میگوید " نظم عادی در آذربایجان بستگی به خلع سلاح دسته ستار و باقر توسط صفوف دولتی یپرم و سردار بهادر و اخراج آن دو از تبریز دارد انجام این کار نیک توسط نیروهای دولتی ایران اثری مفید در موقعیت ایران دارد"
همین شخص در تلگراف پیشین خود در 25 بهمن همان سال به سفارت روسیه تزاری در تهران مخابره کرده اطلاع میدهد که «استاندار مخبر الساطنه فردا پس از ورود ارتش دولتی به تبریز به ستارخان و باقرخان پیشنهاد تسلیم اسلحه میکند او در صورت پذیرفته نشدن پیشنهادش قصد به کار بردن زور دارد »

مخبر السلطنه هدایت در این زمینه مینویسد«لازم بود [ سردار و سالار ] را تا اردو در شهر است روانه تهران کنیم مجلس شورای ملی انجمن و اردو به پند وتهدید آخر آنها را راضی کردند که به طرف تهران حرکت کنند ظاهر در تهران هم از طرف سفارت به دولت در خواستن ستارخان به تهران تاکید می شده است »
عزیمت اجباری این مردان صادق و غیرتمند از زادگاهشان که همیشه قلبشان برای عظمت و سرفرازی آن می طپید موقعی به درام غم انگیزی تبدیل شد که آنها مجبور شدند یک روز قبل از عید نوروز سال 1289 شمسی این...